
معراج شهدا، ساختمان نوستالوژیک مشهد در حال بازسازی است
این روزها افتتاح ساختمان معراج شهدا وارد شمارش معکوس شده است. کارگران و دستاندرکاران این پروژه جدیتر از همیشه درحال فعالیت هستند و فیلمها و تصاویر شبیهساز گذشته، حالا دارد جلوه واقعی به خود میگیرد.
اگر هفتپله را که نماد هفتطبقه آسمان هستند، بالا بروی، روبهرویت المان سرو را میبینی که نماد شهادت است و بهسمت قبله قرار دارد. مراحل ساخت قابهای هشتگانه رو به پایان است و یکی از آنها نصب شده. سوله و سردخانه محل نگهداری پیکر مطهر شهدا دستنخورده و به همان سبک قدیم بازسازی شده است تا جنبه مستندش را از دست ندهد. مکانهایی هم برای آمفیتئاتر، کتابخانه و فعالیتهای فرهنگی درنظر گرفته شده است.
نصب پلاک ۲۰ هزار شهید استان در معراج
جوانهای امروزی نمیدانند در این ساختمان چهها گذشته است. روزگاری تا سقف پیکر شهید روی هم بود
از درِ ساختمان معراج که وارد میشویم، اولین چیزی که توجه را جلب میکند، تابوتهایی است که روی هم چیده شدهاند. گمانم هرکدام از قدیمیها که اینها را ببینند، صدای ضجه مادران، همسران و فرزندان شهدا برایشان تداعی شود. چه روزها که در اینجا دهها تابوت قرار داشت تا خانوادههای شهدا برای وداع بیایند.
حالا تابوتهایی چوبی با همان شکل و شمایل تهیه شده که قرار است مزین به نام شهدا شود و درست در همان جایی قرار گیرد که در قدیم پیکر مطهر شهدا را میگذاشتند. به رسم آن دوران، حجلهای برای شهدای جوان درحال آمادهسازی است و دورتادور سوله مزین به تصاویر شهدا و تابوتهای نمادین میشود. برای قسمت قدیم ساختمان معراج شهدا، زیباسازی انجام نشده حتی دیوارها به همان سبک قدیم و سیمانی است. فقط فضاآراییهایی صورت گرفته که یادآور شهداست.
جواد جلیلی صنعتکاری است که همراه پسرش، آقامهدی، زیر سایهبان صحن حیاط درحال ساخت قابهای هشتگانه هستند. این قابها، هشتسازه هستند که دورتادور هر کدامشان مزین به پلاک نام شهداست، طوری که پلاک اسامی همه ۲۰ هزار شهید خراسان بزرگ در این هشت قاب تعبیه شده است. وسط هر قاب یک ضریح و یک علم عزاداری قرار دارد که کار هنرمندان اصفهانی است و از آنجا آورده شده است. بسیاری از دیگر کارهای جانبی این قابها توسط جوادآقا و پسرش انجام شده است.
سایه لطف شهدا بر ساختمان معراج
جوادآقا میگوید: در چنین کارها و سازههایی خیلی پیش میآید که کار گره میخورد، اما ما به چشم میدیدیم که کارهای اینجا بدون دردسر و بهراحتی پیش میرود و سایه لطف شهدا را احساس میکردیم.
مهدیآقا به خاطراتش حین این کار اشاره میکند و میگوید: ازآنجاییکه پدربزرگ من جزو شهدای هشت سال دفاع مقدس است، بین پلاک قابهای هشتگانه دنبال اسم او میگشتم و وقتی آن را دیدم، حس خیلی خوبی پیدا کردم. گمانم هرکدام از خانواده شهدا که این پلاکها را ببینند برایشان جالب باشد و دنبال نام شهیدشان بگردند.
صفر کریمی، یکی از کارگران ساختمان معراج شهداست. او دارد اتاقی را گچکاری میکند که در گذشته از آن بهعنوان سردخانه برای نگهداری پیکر مطهر شهدا استفاده میشده است. او که هشتماه در سوریه بهعنوان رزمنده حضور داشته است، میگوید: من لیاقت شهیدشدن نداشتم، اما کار در این ساختمان را که متعلقبه شهداست، خیلی دوست دارم و نسبتبه دیگر جاها با عشق و حس و حال بهتری در آن حاضر میشوم.
به گفته خودش خیلی وقتها که گرهای در کارش میافتد، متوسل به شهدا میشود. همین چند ماه پیش هم که با یک بیماری مواجه بوده، بعداز توسل به شهدا گشایش در کارش ایجاد شده است.
در صحن حیاط ساختمان معراج شهدا، به سبک معماری ایرانی یک گودال باغچه تعبیه شده که قرار است مکان فعالیتهای فرهنگی باشد. پلهها را پایین میرویم تا از این طبقه زیرین هم بازدید کنیم. در قسمت پایین پله، فضایی درنظر گرفته شده که قرار است بعدها مکانی برای تدفین سه شهید باشد. از همین محل تدفین، پله میخورد بهسمت بالا و المان عروج، تا درواقع مفهوم «از زمین به آسمان رسیدن» را تداعی کند. قسمت روبهرویی محل تدفین شهدا هم فضایی است برای آمفیتئاتر که قابهای هشتگانه دورتادور آن نصب میشوند.
دوباره در سوله معراج نماز میخوانیم
عباس حسینپور، ناظر مقیم این پروژه است. او تاکنون سابقه کار در پروژههای بیمارستانی، خوابگاهی و مسکونی را داشته و این اولین تجربهاش از کار در یک پروژه معنوی است.
او در وصف کار اینجا میگوید: از لحاظ حسی به طرز عجیبی با دیگر جاها فرق داشت. از ابتدایی که وارد زمین این پروژه شدم، دیدگاه وطنپرستی شهدایی که جانشان را در راه دفاع از میهن داده بودند، از ذهنم میگذشت و اینقدر این غیرت آنها برای من قابل احترام بود که دوست داشتم پروژه به نحو احسن تمام شود و خاطرهای ماندگار باشد.
حسینپور این پروژه را جزو پروژههای بسیار شاخص مشهد میداند که نمادگراییهای بسیار زیبایی در آن به کار گرفته شده و معماری ایرانی را با نمادهای معنوی در هم آمیخته است.
او که طی مدت حضور در این پروژه، چندینبار شاهد رفتارهای احساسی و منقلبکننده مردم بوده است، تعریف میکند: یک روز با پیمانکار تأسیسات جلسه گذاشتیم، اما وقتی به اینجا آمد، نتوانست در جلسه بماند. عذرخواهی کرد و رفت در محل معراج شهدا نشست به گریهکردن. گویا با یکی از دوستان شهیدش در همین مکان وداع کرده و حالا که مجدد وارد آن شده بود، چنان خاطراتش زنده شد که نتوانست در جلسه بماند. گریههای او آنقدر از عمق وجود بود که من و همکارانم را نیز منقلب کرد و لحظاتی با او اشک ریختیم.
برای قسمت قدیم ساختمان معراج شهدا، زیباسازی انجام نشده حتی دیوارها به همان سبک قدیم و سیمانی است
حسینپور ادامه میدهد: در اوایل شروع کار پروژه، پیرمردی به اینجا مراجعه کرد که به نظر میرسید فرزند یا یکی از نزدیکانش جزو شهدا باشند. میگفت هربار دلش تنگ میشده میآمده اینجا دعا میخوانده.
به گفته او پیرمرد فکر میکرده میخواهند اینجا را خراب کنند و از ایننظر ناراحت بوده، اما برایش توضیح میدهند که شاکله مکان اصلی معراج حفظ میشود و باز پرسیده کی پروژهتان تمام میشود تا بتوانم دوباره در سوله معراج دعا بخوانم.
حسی که هیچوقت تکراری نمیشود
ساختمان معراج شهدا اینقدر برای قدیمیهای محله امامهادی (ع) اهمیت دارد که اگر بگوییم روی آن غیرت و تعصب دارند، اغراق نکردهایم. برای همین هم هست که کمتر کسی از آنها را میتوان پیدا کرد که نداند در این ساختمان چه خبر بوده و هست. درکنار قدیمیهایی که کلی خاطره از اینجا دارند، جوانهایی هم هستند که چیزی از تاریخچهاش و حتی ساختمان کنونی نمیدانند.
طیبه رجبزاده، مادر شصتوسهسالهای است که همراه همسر و نوهاش درحال عبور از پیادهرو کنار ساختمان معراج هستند. او که به گفته خودش از بچگی در این محله بزرگ شده از بازسازی این ساختمان بسیار خرسند است و میگوید: دستشان درد نکند؛ بلکه با بازسازی اینجا خاطراتش زنده شود. جوانهای امروزی نبودند، نمیدانند در این ساختمان چهها گذشته است. کجا بودند وقتی که اینجا تا سقف پیکر شهید روی هم بود.
ما اینها را به چشم دیدهایم و فراموش نمیکنیم. پیکر بچههای همسایههای خودمان را در همین ساختمان میآوردند. چه فریادها که پدرها و مادرها در اینجا زدهاند. خدا کند همین بازسازی باعث تلنگری در وجود بعضیها شود.
منصور حسینی از دیگر ساکنان این محله است و میگوید: زمانی که شهدا را اینجا میآوردند، من بچه بودم و بارها به چشم آن روزها را دیدم. از همان زمان تا الان هر وقت از اینجا رد میشوم، به یاد شهدا صلوات میفرستم.
او ادامه میدهد: این محل برای من با بقیه خیابانها و ساختمانها فرق دارد و موقع عبور از آن حسی دارم که هیچ وقت تکراری نشده است. حتی اوایل که دیدم دارند آن را بازسازی میکنند چندبار کنجکاوی کردم تا ببینم ساختمان اصلی معراج را دست نزده باشند. به نظرم آنجا متبرک است و نباید تخریب شود. به عقیده او مردم این محل که شهدای زیادی دادهاند با این ساختمان کلی خاطره دارند و بازسازیاش میتواند عاملی برای تداوم این خاطرات و پیوند دادن آنها با نسل جدید باشد.
الناز نوزدهساله اطلاعات چندانی درباره تاریخچه این مکان ندارد. وقتی برایش توضیح میدهیم که در زمان جنگ، پیکر شهدای بسیاری را اینجا آوردهاند، میگوید: من برای کسانی که در راه وطن، جانشان را از دست دادهاند، ارزش و احترام قائلم و هرزمان اینجا بازسازی شود، اگر امکان حضور در آن برایم مهیا باشد، دوست دارم بروم و فضایش را ببینم.
قسمتهایی از پل عابر پیاده میدان معراج برداشته شده و قرار است این پل متناسب با ساختمان کنارش بازسازی شود. طبق طراحیهای صورتگرفته، جداره شیشهای این پل طوری ساخته میشود که نماد سربند شهدا باشد. داخل آن هم بهصورت نمایشگاه، تصاویر و نمادهایی از شهدا گذاشته میشود.
قدمزدن در خاطرههای واقعی
محمد اسکندرینژاد، معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد، این پروژه را یکی از پروژههای شاخص و نوستالوژیک مشهد معرفی میکند و میگوید: جدا از اینکه به لحاظ عمرانی یکی از پروژههای سنگین بود، از لحاظ معنوی، تعداد پروژههایی مانند این در مشهد خیلی کم است.
به گفته او اینجا میتواند مکانی برای خاطرهبازی زمان جنگ باشد و مهمترین شاخصه و ویژگیاش این است که برخلاف بسیاری دیگر از پروژهها ساختگی نیست و مبنای واقعی دارد.
او ادامه میدهد: در این پروژه تلفیقی از هنرهای نوین و سنتی به کار گرفته شده است تا به بهترین وجه تداعیکننده خاطرات زمان جنگ و وداع خانوادهها با پیکر شهدایشان باشد.
به گفته او ساختمان معراج شهدا را شهرداری سال۹۴ تملک کرده و بعد از آن، کارهای عمرانیاش را به شهرداری منطقه۱۰ سپرده است.
اینجا میتواند مکانی برای خاطرهبازی زمان جنگ باشد و مهمترین شاخصهاش اینکه برخلاف بسیاری دیگر از پروژهها ساختگی نیست
اسکندرینژاد با اشاره به اینکه پروژه مراحل پایانیاش را طی میکند، میگوید: در نظر داریم در هفته دفاع مقدس، آن را افتتاح کنیم، اما اگر بههردلیلی در این ایام افتتاحیه انجام نشود، در روز تکریم مادران شهدا در آذرماه افتتاح میشود.
او ادامه میدهد: قرار است در اینجا برنامههای فرهنگی خوبی برگزار شود و گروههای مختلف از آن بازدید کنند. همچنین خیلی از خاطرات خانوادههای شهدا در این مکان بازگو میشود.
به گفته او برای بازسازی این پروژه حدود ۳۵ میلیاردتومان بودجه دراختیار شهرداری منطقه۱۰ گذاشته شده، ۱۰میلیاردتومان هم اداره هنری سازمان فرهنگی و اجتماعی برای آنجا هزینه کرده و بهطورکلی حدود ۴۵میلیاردتومان هزینه دربر داشته است.
معراج شهدا در گذر زمان
مشهدتا سال۱۳۶۳ جایی به نام معراج شهدا نداشت.
- ۱۳۶۳: در این سال، سپاه در ابتدای شهرک امامهادی (ع) ملکی را اجاره کرد و این شهر مثل دیگر شهرهای کشور صاحب معراج شد.
- ۱۳۶۹: تا حوالی سال۱۳۶۹ نزدیک به ۱۶هزار شهید دفاع مقدس از این مکان تشییع شدهاند. چند ماه پساز پایان جنگ، ملک اجارهای معراج مشهد به صاحبش تحویل داده شد.
- ۱۳۸۰: تا اوایل دهه۸۰ کسی پیگیر وضعیت معراج شهدای مشهد نبود و ساختمان آن دراختیار مشاغلی همچون صافکاری، تانکرسازی، تعمیرگاه خودرو قرار داشت. در این سال با ساخت مستند «قدمگاه» این تغییر کابری علنی شد و چندی بعد، معاونت مهندسی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس، پیشنهاد تملک ملک به شهرداری مشهد را ارائه کرد.
- ۱۳۹۴: تملک ساختمان معراج به دلایل قانونی تا مدتها به طول انجامید و سرانجام در اردیبهشت۱۳۹۴ با اعمال ماده٩ قانون اراضی شهری، از مالک خصوصی آن تحویل گرفته شد و دراختیار شهرداری مشهد قرار گرفت، اما با وضعیت نامناسب ساختمان، نیاز جدی به بازسازی و بازپیرایی داشت.
- ۱۴۰۲: عملیات اجرایی پروژه معراج شهدا از شهریور۱۴۰۲ و در زمینی به مساحت ۹۰۰مترمربع و زیربنای ۱۳۰۰مترمربع شروع شد و در حال حاضر، مراحل پایانی خود را به سر میبرد، طوریکه بهزودی درهایش به روی مردم باز میشود.
* این گزارش چهارشنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۴ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.